استراتژی چیست

به نظرتان استراتژی چیست و چه کمکی در رسیدن به موفقیت و اهدافتان میکند؟ باید بگوییم که استراتژی به افراد یا سازمانها کمک میکند تا به اهداف و نتایج مدنظرشان برسند. اگر شما نیز قصد دستیابی به هدف بزرگی را دارید، نیازمند یک استراتژی هوشمندانه هستید. در این مطلب بهطور کامل توضیح میدهیم معنی استراتژی چیست، با یک مثال، شیوهی تدوین و محقق کردن آن را بررسی میکنیم و به سطوح استراتژی شرکت میپردازیم.
استراتژی چیست
در معنای کلی تر، استراتژی یک ابزار است که افراد یا سازمان ها از طریق آن به اهداف خود دست می یابند. بسیاری از کتاب ها و مقالات در این حوزه تعاریف متفاوتی از استراتژی ارائه داده اند. اما ویژگی مشترک تمام این تعاریف استراتژی، تمرکز بر دستیابی به اهداف خاص و تخصیص منابع می باشد. استراتژی تصمیمها و اقداماتی است که سازگار، درست و هماهنگ بوده و مسیر موفقیت را نشان میدهد.
برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی، بزرگترین فعالیت سازمان است. در طول زمان و در شرایط مرگ و زندگی، استراتژی همراه سازمان برای بقا یا انقراض است و نمی توان آن را نادیده گرفت. باید به خاطر داشت که برای دستیابی به هدفی بزرگ، نیاز به یک استراتژی هوشمندانه دارید تا همواره در مسابقه بازار حضور داشته و از رقبای خود جلوتر باشید.
تغییر تمرکز از استراتژی به عنوان یک برنامه به استراتژی به عنوان یک جهت، نشانگر کم ارزش دانستن نقش استراتژی نیست. هرچه محیط بیشتر درگیری و ناپیوستگی داشته باشد، استراتژی باید انعطاف پذیری و پاسخگویی بیشتری داشته باشد. اما در واقعیت، در این شرایط استراتژی بیشتر اهمیت دارد تا بی اهمیت شود. زمانی که سازمان ها با تهدیدات پیش بینی نشده و فرصت های جدید مداوم روبهرو شوند، استراتژی به یک قله جهانی تبدیل می گردد که میتواند سازمان را از دریای طوفانی هدایت نماید.
تعریف استراتژی تهاجمی چیست؟
استراتژی تهاجمی سازمان ها، استراتژیهایی هستند که بر اساس آنها سازمانها به دنبال رشد و توسعه در بازارهای جدید و فرصتهای نوآورانه هستند. این سازمانها معمولاً به طور مداوم در توسعه محصولات و ایدههای جدید و خلاقانه فعالیت میکنند و به تنوع گستردهای از محصولات و بازارها میپردازند.
تعریف استراتژی تدافعی چیست؟
استراتژی تدافعی سازمانها، استراتژیهایی هستند که به دنبال حفظ و تثبیت جایگاه مطمئن در حوزههای پایدار خدمات یا محصولات هستند. این سازمانها به طور نسبتاً محدودی از محصولات را نسبت به رقبا ارائه میدهند و با تأکید بر تولید کارآمد و رضایت مشتریان، برتری خود را حفظ میکنند. عمدتاً در توسعه و طراحی محصولات جدید پیش قدم نمیشوند.

تعریف استراتژی تحلیل گر چیست؟
استراتژی تحلیلگر سازمانها، استراتژیهایی هستند که در آن تغییرات کمتر و کندتری در محصول و بازار اعمال میشود. این سازمانها، موقعیتهای مختلف را تجزیه و تحلیل کرده و سپس اقدامات مقتضی را برای تغییر و بهبود انجام میدهند. آنها تعهد کمتری به ثبات و حفظ سهم بازار خود دارند و معمولاً کمی دیرتر از سازمانهای تهاجمی، وارد عمل میشوند.
تعریف استراتژی منفعل چیست؟
استراتژی منفعل یا مدیریت غیرفعال سازمانها، استراتژیهایی هستند که به طور واضح تعریف شده و مشخصی ندارند. این سازمانها مانند رقبایشان به سیاست محصول و بازار ثابتی برخوردار نیستند و از خود واکنش و پاسخ نشان میدهند. آنها همواره سد محکمی بر روی تغییرات ایجاد میکنند و سعی در نپذیرفتن مسائل جدید و تغییرات را دارند.
تاریخچه پیدایش استراتژی
سازمانها به همان اندازه که ارتشها به استراتژیهای نظامی نیاز دارند، به استراتژیهای کسب و کار نیاز دارند تا به کار خود جهت و هدف بدهند، از منابع به روشی موثرتر استفاده کنند و تصمیمات اتخاذ شده از سوی افراد مختلف را هماهنگ کنند. ریشه بسیاری از مفاهیم و نظریات درباره استراتژی کسب و کار، ریشه در استراتژی نظامی دارد زیرا مفاهیم استراتژی از دل پیکارهای نظامی شکل گرفته است، به منظور غلبه بر دشمن و کسی که برای پیکار در جبهه مقابل صف آرایی کرده است.
این سوال ممکن است برای هر کسی ایجاد شده باشد که واژه “استراتژی” از کجا نشات گرفته است؟ در واقع این واژه از واژه یونانی “strategia” به معنای “مدیریت نظامی” مشتق شده است. اما مفهوم استراتژی از یونان نشأت نگرفته است؛ اثر کلاسیک سان تزو (هنر جنگ) در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح به عنوان اولین شرح و اولین تعریف در مورد استراتژی شناخته میشود.
نقش استراتژی در موفقیت کسب و کار چیست؟
تحقیقات مختلف نشان میدهد که چهار عامل مشترک در دستیابی به موفقیت نقش قابل توجهی دارند و شکل فوق نیز این موضوع را به خوبی نمایش میدهد.
- اهداف سازگار و بلندمدت: افراد موفق تعهدی بلندمدت به اهداف حرفهای دارند و با عزم راسخ آنها را دنبال میکنند. آنها همواره گامهایی در راه رسیدن به اهدافشان برمیدارند.
- درک عمیق از محیط رقابتی: روش تعریف نقشها و پیگیری مسیر حرفهای افراد موفق نشاندهنده درک عمیق و آگاهانه از محیطهای بیرونی است که در آن فعالیت میکنند. توانایی تحلیل صحیح محیط کسب و کار به آن کمک میکند تا نسبت به رقبا در مسیر صحیح تر تشخیص دهد.
- ارزیابی موثر منابع: افرادی که به موفقیتهای بزرگ میرسند، توانایی شناسایی و بهرهبرداری از منابع در اختیار خود را دارند. آنها میدانند در چه زمینهای استعداد بیشتری دارند و همواره سعی میکنند تا استعدادهای ذاتی خود را بهرهبرداری کنند. کسب و کارها و سازمانها نیز باید قابلیتها و استعدادهای خود را به درستی شناسایی کنند و برای رشد و توسعه این منابع تلاش کنند.
- پیادهسازی اثربخش: بدون پیادهسازی اثربخش، استراتژیهای برتری همچنان به کسب و کارها فایدهای نخواهند داشت. اثربخشی افراد تأثیرگذار به عنوان رهبران و خالقان برای سازمانهای وفادار و حامی اهمیت بالایی دارد، زیرا آنها به تصمیمگیری و پیادهسازی عملیاتی برای موفقیت سازمان کمک میکنند.

هدف گرایی استراتژی چیست ؟
اگر زندگینامه افراد بسیار موفق در تمام حوزههای رقابتی را بررسی کنید و عملکرد آنها را مورد بررسی قرار دهید، نکات قابل توجهی را خواهید یافت که در تمامی آنها مشترک هستند. زمانی که رهبران سیاسی جهان، مدیران عامل ۵۰۰ شرکت برتر جهان یا حلقه دوستان و آشنایان خود را بررسی میکنیم، کسانی که به موفقیت فوقالعاده در حرفه خود دست یافتهاند، به ندرت دارای تواناییهای ذاتی شگرف هستند. آنهایی که موفق شدهاند، مسیر حرفهای خود را به صورت اثربخشتر و عموماً با ترکیب چهار عامل استراتژیک مدیریت کردهاند.
ویژگی مشترک همه آنها این است که هدفگرا هستند؛ اهداف حرفهای آنها نسبت به سایر اهداف زندگی (مانند دوستی، عشق، اوقات فراغت، دانش و غیره) اولویت بیشتری دارند. آنها محیطی که در آن فعالیت میکنند را به خوبی شناخته و به نظر میرسد به سرعت راههای پیشرفت را یاد میگیرند. آنها نقاط قوت و ضعف خود را به خوبی شناخته و آگاه هستند.
استراتژی و مشاور کسب و کار همواره نقش حیاتی در موفقیت یک سازمان دارند. مشاور کسب و کار با تحلیل و بررسی عوامل داخلی و خارجی سازمان، به همراه تجربه و دانش خود، استراتژیهای مناسبی را به مدیران ارائه میدهد. این استراتژیها به سازمان کمک میکنند تا با رقابت در بازار، رشد و توسعه پایداری را تجربه کند و به هدفهایش نزدیک شود. استراتژیهای تدوین شده توسط مشاور کسب و کار، بهعنوان یک راهنمای استراتژیک، به سازمان در تصمیمگیریهای استراتژیک کمک میکنند و میانجی موثری بین آرمانها و واقعیتها میباشند.
چهار رکن اصلی بیانیه استراتژی چیست ؟
- بیانیه مأموریت (Mission Statement) یک شرکت، هدف وجودی سازمان را بیان میکند. این بیانیه به طور کلی توضیح میدهد که چرا شرکت در عرصه رقابت حضور دارد و عمدهترین دلایل و اهدافی که برای فعالیت خود دنبال میکند را شرح میدهد.
- بیانیه اصول یا ارزشها (Statement of Principles) نشان میدهد که شرکت به چه اصول و ارزشهایی اعتقاد دارد و چگونه در رفتار خود عمل میکند. این اصول و ارزشها تعریف میکنند که در نظر سازمان یا کسب و کار چه چیزی ارزش قائل هستند و چگونه باعث ایجاد ارزش برای شرکت میشوند.
- بیانیه چشمانداز (Vision Statement) خط مشی شرکت را برای آینده تعیین میکند و مشخص میکند که شرکت قصد دارد به کجا برسد. این بیانیه نشان میدهد که مسیر آینده شرکت چگونه به نظر میرسد و در چند سال آینده به کدام نقطه میرسد.
- بیانیه استراتژی شرکت، برنامه رقابتی شرکت را شرح میدهد که معمولاً از بیانیه هدفها، دامنه فعالیت کسب و کار و مزیت رقابتی تشکیل شده است. استراتژی به طور دقیق مسیر رسیدن به چشمانداز مطلوب را تعیین میکند و نحوه رسیدن به آن را توصیف میکند.
این بیانیهها معمولاً در صفحات وب سایت شرکتها قرار میگیرند تا برای تمام ذینفعان در دسترس باشند. بیانیههای دقیقتر استراتژی (شامل اهداف کمّی و کیفی میان مدت) معمولاً در ارائههای مدیریت ارشد به تحلیلگران مشاهده میشوند و به طور معمول در صفحات “برای سرمایهگذاران” در وب سایت شرکت قرار دارند. اطلاعات دقیق در مورد دامنه فعالیت کسب و کار (شامل محصولات و بازارهایی که شرکت در آن رقابت میکند) و مزیت رقابتی (نحوه رقابت شرکت) میتوان در گزارش سالانه شرکت مشاهده کرد.

فرآیند تدوین استراتژی
در پاسخ به فرایند تدوین استراتژی چیست می توان گفت که استراتژی می تواند به روشهای مختلفی تنظیم و تدوین شود. در اینجا، به یک فرآیند ساده شش مرحلهای برای تهیه استراتژی رشد اشاره میکنیم که با استفاده از آن میتوانید یک استراتژی استاندارد و مؤثر را تدوین کنید. این مراحل، با توجه به تجربه و دیدگاههای مختلف درباره تدوین استراتژی، تدوین شدهاند و میتواند به شرکتها در رسیدن به اهدافشان کمک کند.
-
جمع آوری اطلاعات از داخل و خارج سازمان
در این مرحله، اطلاعات مورد نیاز برای تدوین استراتژی از داخل و خارج سازمان جمع آوری میشود. این شامل بررسی عوامل داخلی شرکت مانند نقاط قوت و ضعف، منابع موجود و تواناییها، و همچنین عوامل خارجی مانند رقبا، بازار و محیط کسب و کار است.
-
تعیین یک چشمانداز بلندمدت
در این مرحله، یک چشمانداز بلندمدت برای شرکت تعیین میشود. این چشمانداز نشان میدهد که شرکت در آینده قصد دارد به کجا برسد و چه جایگاهی را در بازار یا صنعت خود تصور میکند.
-
تعیین مأموریت و رسالت سازمانی
در این مرحله، مأموریت و رسالت سازمانی شرکت تعیین میشود. مأموریت نشان میدهد که چرا شرکت وجود دارد و چه نقشی در بازار یا صنعت خود ایفا میکند، در حالی که رسالت به چگونگی تحقق مأموریت اشاره میکند.
-
تعیین اهداف استراتژیک سازمان
در این مرحله، اهداف استراتژیک برای سازمان تعیین میشود. این اهداف باید قابل اندازهگیری و مشخص باشند و برای رسیدن به چشمانداز بلندمدت و مؤثر بودن استراتژی تعیین میشوند.
-
تعیین خطمشی سیاست شرکت
در این مرحله، خطمشیها و سیاستهای شرکت برای رسیدن به اهداف استراتژیک تعیین میشوند. این خطمشیها باید راهنماییهای عملی برای تصمیمگیری در سطات مدیریتی و رفتار سازمانی فراهم کنند و به تیمها و بخشهای مختلف سازمان کمک کنند تا استراتژی را به طور موثر اجرا کنند.
-
پیادهسازی و اجرای استراتژی
در این مرحله، استراتژی تدوین شده به عملیات سازمان منتقل می گردد و فرآیند اجرای استراتژی آغاز میشود. در این مرحله، برنامهها، پروژهها و فعالیتهای مربوط به استراتژی تعیین و اجرا میشوند و نتایج و پیشرفت استراتژی مورد ارزیابی و پیگیری قرار میگیرد.
این فرآیند شش مرحلهای برای تهیه استراتژی، یک روش ساده و کارآمد است که میتواند به سازمانها در تدوین و اجرای استراتژیهای مؤثر کمک کند و در رسیدن به اهداف سازمانی کمک شایانی نماید.
دیدگاهتان را بنویسید